آسیب شناسی سازمانی Organizational pathology
آسیب شناسی سازمانی فرآیند کاربرد روش ها ومدل های مفهومی علوم رفتاری جهت ارزیابی وضعیت جاری سازمان و یافتن راه حل هایی برای حل مشکلات خاص یا افزایش اثربخشی سازمان است وبه عنوان پیش نیازی برای تلاش های سازمانی در جهت توسعه سازمان محسوب می شود.
آسیب شناسی در ساده ترین عبارات بمعنی شناخت آسـیب هـای سـازمانی واژه « پـاتو patho » یـا آسـیب از حوزه علم پزشكی اقتباس شده و بمعنی هر نوع انحـراف از وضـعیت سـالم مـی باشـد . بنـابراین در پزشـكی « پاتولوژی » مطالعه و بررسی ماهیت اصلی امراض ) فرهنگ و بستر ( می باشد . چون هر نوع مرضـی تغییراتـی در ساختار و كاركرد نسوج و بافت های دیگر آن مرض بوجود می آورد »پاتولوژی « با تشخیص ، ردیـابی و تعبیر و تفسیر این تغییرات ماهیت اصلی مرض را مشخص كرده و سعی می نماید تا علل و عواملی كه منجر به این مرض شده اند را معلوم نماید تا شرایط پیشگیری و درمان آن فراهم آید . بـرای روشـن كـردن كـاربرد و حدود و ثغور این مفهوم در فرهنگ سازمان و مدیریت بیان و ویژگیهای اصلی و تحلیل تطبیقی آن در حـوزه های پزشكی و مدیریت لازم می نماید . مدت زمـان زیـادی نیسـت كـه ایـن مفهـوم از پزشـكی اقتبـاس و در نوشتار ها و تحقیقات مدیریتی بكار برده می شود .
. بخصوص از زمانیكه نظر محققین و تئوری پردازان به سوء عملكردها (Malfunctions) و عملكرد های نابجا و نادرست سازمانها (Dysfunctions) معطوف گردیـد ، و مطالعه و بررسی « آسیب های سازمانی » اهمیت پیدا نمود.
ویژگی های اساسی در شناخت آسیب های سازمانی
سرچشمه و منشاء عوامل ایجاد كننده آسیب :
در موجودات زنده معمولاً عوامل و علل آسیب از خارج به نظام داخلی آنها وارد ودر نظم ساختار درونی و یا كاركرد فرایندهای داخلی آنها بی نظمی و اختلال ایجاد می نمایند . یعنی اساساً عوامل و علل آسیب زا « بیرونی » یا Exogeniou)) می باشـند . ماننـد ابـتلاء ارگـانیزم به میكروب و یا ویروس خاص . در حالیكه آسیبهای سازمانی به غیر از موارد خاص و استثنائی عمدتاً ریشه و منشاء درون سازمانی داشـته و ناشـی از سـوء عملكـرد (Malfunction) و یـا عملكـرد غلـط ( (Dysfunctionدستگاهها و خرده نظامها(Subsystems) سازمان می باشد . یعنـی آسـیبهای سـازمانی عمـدتاً « درون زا » یـا (Indigenious) می باشند.
پس در گامهای اولیه یك جسـتجو علمـی در آسـیب شناسـی سـازمانی بایـد سـراغ بخشـها ، دوایـر و خـرده نظامهایی از سازمان رفت كه كانونهای آسیب زا بوده و سرمنشاء آسیب های اصلی سازمان می باشـند .
چـون آسیبهای سازمانی از خلاء نمی رویند و بهترین جا بـرای گذاشـتن گوشـی تشـخیص (Diagnosis) در داخـل سازمان و در بخشهایی از آن است كه علائم آسیب ظـاهر و نمـودار شـده اسـت .
البتـه در جسـتجوی علـل و عوامل این آسیبها گاهاً خواهیم دید كه آنها ریشه و سرمنشـاً بیرونـی یعنـی محیطـی نیـز دارنـد ولـی ایـن امـر استثنایی است و اگر ساختارها و محتوی سازمان طوری طراحی ، تنظیم و هـدایت شـوند كـه تـاثیرات سـوء و آسیب زای خارجی را به حداقل برسانند ،آسیب خارجی وجود نخواهد داشت علـت اینكـه در ارگانیزمهـا و سیستم های زنده و طبیعی هیچوقت میكروب و یا ویروس مضر در داخل بافتهـا و یاختـه هـای خـود ارگـانیزم ساخته نشده و از بیرون منتقل می شوند .
در این است كه ساختارها و محتوی آنها در نوع خود كامـل و دقیـق طراحی شده و روابط آنها با زمینه یا محیط كاملاً متناسب و حساب شده اسـت و خـود سیسـتم در فراینـدهای داخلی خود هر چه كه تولید كند میكروب یا باكتری ضد خود و ضد هـدف و عملكـرد خـود را تولیـد نمـی كند .
ماهیت اصلی عوامل و علل ایجاد كننده آسیب ها :
اغلب آسیبهای سازمانی با سایر مسائل ، مشـكلات و معضـلات سـازمانی خلـط مـی شـوند و بنـابراین آسـیب شناسی در همان گامهای اولیه منحرف می شوند . برای پرهیز از چنین موردی باید خواص و یا صفات ویژه و یا بعبارت بهتر ماهیت یا چیستی آسیب را روشن نمود . آسیبها یا (« پاتو » Patho )ها سه صفت ممیزه دارنـد

الف : تحمیلی و ناخوشایند:
علت این امر آنست كه آسیب ها تعادل و نظم عادی و موجود یعنی عناصر تشكیل دهنده یك سیستم را بر
هم می زنند و خوشایند نیستند و بهمین علت آسیب ها در نسوج و یاخته ها با علائم درد و ناخوشایند همراه است وامروزه در قالب ارزشهای منفی و حتی اكثراً ضد ارزش تلقی می شوند بنابراین همه مسائل و مشكلات وقتی كه در كار و زندگی روزمره سازمانها ظهور می كند آسیب نمی باشند . بلكه نوع خاصی از مسائل و مشكلات می باشند كه در ساختارها و كاركردهای سازمان اختلال ایجادكرده و واكنش مناسب سازمان با محیط را بر هم می زنند . در حقیقت آسیبها علل عوامل و مسائلی هستند كه عدم كارایی ، عدم رضایت و اتلاف منابع را در سازمان تشدید می نمایند .
مخصوصاً تمایز بین مسائل و مشكلات عادی( (Routineو آسیبها از این نظر مهم است كه امروزه سـازمانها بعلــت پیچیــدگی سیســتم هــا و اهــداف چنــد بعــدی((Multi dimentional و مقاصــد چنــد منظــوره(Multipurposes) همواره با مسائل و مشكلات عجین هستند مـدیریت نـوین امـروزه اصـولاً مشـكل – مـدار (problem – oriented) بوده و نه تنها درگیری با مسائل و مشكلات متعدد و متنوع در سـازمانها امـر منفـی و ضـد ارزش نیسـت . بلكـه حـل مسـاله (Problem Solving) یكـی از مهارتهـای ضـروری و اجتنـاب ناپـذیر مدیریت سازمانهای امروزی است . و هـر چـه سـازمانها مترقـی تـر و توسـعه یافتـه تـر مـی شـوند بـا مسـائل و مشكلات گسترده پیچیده تری مواجه می شوند كه تئـوری Chaosبـرای تفسـیر ، پاسـخگویی و درگیـری بـا اینگونه از مسائل و مشكلات بوجود آمده است .
ب : تسری و تشدید :
وقتی آسیبها در نسوج و بافتهای موجود زنده و یا در ساختارها و كاركردهای سازمان راه یافتند و به نوبه خود شروع به تشكیل ساختار انگلی می نمایند و مانند خوره محیط بلاواسط خود را فاسد نموده اند و شروع به تكثیر و توسعه می نمایند . طوریكه بعد از مدتی نه چندان طولانی عملكرد قبلی و عادی ساختارهای مجاور خود را مختل و آسیب را به تدریج در سراسر رده ها و سطوح سازمانی تسری و گسترش می دهند .
لذا تشخیص آسیبها از نظر زمانی بسیار مهم است . آسیبهای سازمانی از نظر زمان پیدایش شان 3
مرحله مهم را تشكیل می دهند .
- آسیبهای ابتدایی یا مقدماتی ( Primary Pathos )
- آسیبهای بحرانی ( Critical Pathos )
- آسیبهای خطرناك و مرگ آور ( Deadly Pathos )
مرحله اول آسیبهای ابتدایی یا مقدماتی كه هنوز رشد و توسعه نیافته و صدمات آنها جزیی و سطحی بوده و با تدابیر اولیه آسان و كم هزینه مرتفع می گردد .
مرحله دوم شامل آسیبهای بحرانی بوده كه از عدم برخورد و مقابله درست با آسیبهای ابتدائی ایجاد و اثرات تخریبی آن در جهات ساختاری و رفتاری و زمینه ای مشهود می گردند و تاثیرات ، تبعات و خسارات آن به حدی است كه رشد و توسعه سازمانی را متاثر خود نموده واین آسیبها طولانی و پایدارند و در صورت عدم رفع آنها حیات سازمانی را مضمحل می نمایند .
مرحله سوم آسیبهای خطرناك و مرگ آوركه نه تنها موجب توقف و اختلال در هدف رشد و توسعه سازمان می گردد. بلكه حیات و بقا ءسازمان را نیز به مخاطره جدی می اندازد و دارای اثرات عمیق ، پایدار و طولانی مدت بوده و در صورت عدم برخورد صحیح موجب اضمحلال حتمی سازمان می گردد.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب فوق الذکر می توان نتیجه گرفت كه آسیبهای سازمانی بمعنی هر نوع انحراف از وضعیت سالم تلقی گردیده و عمدتا درون زا بوده و ریشه و منشاء درون سازمانی داشته و ناشی از سوء عملكرد و یا عملكرد غلط دستگاهها و خرده نظامهای سازمانی می باشند همچنین آسیب شناسی به فرایندی مبتنی بر مراحل بررسی ،تشخیص ،ردیابی،تعبیر و تفسیر و تغییرات و تعیین علل و عوامل بروز آسیب بمنظور پیشگیری و درمان اطلاق می شود . كه در گامهای اولیه در یك جستجو علمی در آسیب شناسی سازمانی باید سراغ دوایر و خرده نظامهایی از سازمان رفت كه كانونهای آسیب زا بوده و سرمنشاء آسیبهای اصلی سازمان میباشد .
آسیبها در شرایط و اقتضائات گوناگون به اشكال مختلف ظاهر می شوند و لذا شناخت و تجزیه و تحلیل آنها كاری بس دشواربوده و بدون فرایندهای پژوهشی دقیق و داشتن یك چارچوب نظری و تئوریك ممكن نیست و مناسبترین تئوری و متدولوژی برای تجزیه و تحلیل و شناخت آسیبهای سازمانی ، تئوری و متدولوژی سه شاخگی است كه به تشخیص آسیبها در ساختار ،رفتار و محیط می پردازند .
منبع : حسنعلی چیت ساز